بیکران مهر

تو رقص دلربای ساقه های طلایی گندم در موسقی بادی

بیکران مهر

تو رقص دلربای ساقه های طلایی گندم در موسقی بادی

خوشحالی کاذب

روزایی که زیادی بهم ابراز علاقه می کنی

تا سر دماغمو بیشتر نمی بینم

بقیه می گن :

دوباره هم فیس و افاده 

کسب تجربه


اگر می خواستی بهترین تجربه زندگیتو به من یاد بدی

چی بهم می گفتی؟


بازم رویا


روزگار نبودنت را برام دیکته می کند

و نمره من باز می شود صفر

هیچ وقت نبودنت را یاد نمی گیرم

باران نبار 

عاشقانه اش نکن 

من و او ما نشدیم  

 

هرگز عشق را از کسی گدایی نکن 

چون هرگز به گدا چیز با ارزشی نمی دهند