بیکران مهر

تو رقص دلربای ساقه های طلایی گندم در موسقی بادی

بیکران مهر

تو رقص دلربای ساقه های طلایی گندم در موسقی بادی

متنی از منوچهر احترامی

منوچهر احترامی داستان نویس کودکان و نوجوانان بود که در اسفند 87 دیده از جهان فروبست
متن زیر داستان کوتاهی از اوست 
 
مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند ,
قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند,
لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند,
لک لک ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه ها,
قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند,
عده ای از آنها با لک لک ها کنار آمدند و عده ای دیگر خواهان باز گشت ماره ا شدند,
مارها باز گشتند و همپای لک لک ها شروع به خوردن قورباغه ها کردند,
حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شده اند که برای خورده شدن  به دنیا می آیند,
تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است,
 
اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان
نظرات 5 + ارسال نظر
ابیل چهارشنبه 29 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:52 ق.ظ http://entehavabooseha.blogsky.com/

فوق العاده زیبا بود....
اگه اجازه بدی از این بخش وبلاگت استفاده کنم و برای دوستام ایمیلش کنم

hossein شنبه 2 دی‌ماه سال 1391 ساعت 10:43 ب.ظ http://idream.blogsky.com

اسلام علیک تا خواهر شیرین
چه عجب یادی از فقیر فقرا کردین؟
غیبت غیر موجه داشتیااااا

تیک تاک سه‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1391 ساعت 05:46 ب.ظ http://www.tiktak-org.blogfa.com

وبلاگ خیلی اموزنده ای داری
از مطالبش خوشم می یاد
به بلاگ منم سر بزنین و نظرتون رو بهم بگید
خوشحال می شم

آرمین آران سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 06:17 ب.ظ http://aranlar.blogsky.com/

سلام
یه جایی خونده بودم خیلی باحاله
البته جوابش معلومه دیگه توسط دوستان و دشمنان
کلا قورباغه چیه آخه چندشم میشه همون بهتر بوخورنشون
آپم سربزن

حسین پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1391 ساعت 07:36 ق.ظ http://idream.blogsky.com

سلاااام
پیدات نیس شیرین باجی
مارو هم که فراموش کردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد